معلم پای تخته داد می زد،
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر كلاسی ها لواشك بین خود تقسیم می كردند
وان یكی در گوشه ای دیگر "جوانان" را ورق می زد
برای اینكه بی خود های و هو می كرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد
با خطی خوانا به روی تخته ای كز ظلمتی تاریك
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت :
"یك با یك برابر هست"
از میان جمع شاگردان یكی برخاست،
همیشه یك نفر باید به پا خیزد...
به آرامی سخن سر داد:
تساوی، اشتباهی فاحش و محض است!
نگاه بچه ها ناگه به یك سو خیره گشت
معلم مات برجا ماند
و او پرسید اگر یك فرد انسان،
واحد یك بود آیا باز یك با یك برابر بود؟
سكوت مدهشی بود و سوالی سخت!
معلم خشمگین فریاد زد:
آری برابر بود.
و او با پوزخندی گفت:
اگر یك فرد انسان واحد یك بود
آنكه زور و زر به دامن داشت بالا بود
آنكه قلبی پاك و دستی فاقد زر داشت
پایین بود؟
اگر یك فرد انسان،
واحد یك بود آنكه صورت نقره گون،
چون قرص مه می داشت
بالا بود؟
وان سیه چرده كه مینالید پایین بود؟ا
اگر یك فرد انسان،
واحد یك بود
این تساوی زیر و رو می شد!
حال می پرسم
یك اگر با یك برابر بود
نان و مال مفتخواران
از كجا آماده می گردید؟
یا چه كس دیوار چین ها را بنا می كرد؟
یك اگر با یك برابر بود
پس كه پشتش زیر بار فقر خم می شد؟
یا كه زیر ضربت شلاق له می گشت؟
یك اگر با یك برابر بود
پس چه كس آزادگان را در قفس می كرد؟
معلم ناله آسا گفت:
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید:
یك با یك برابر نیست ...
با تشکر از ارسال : زهرا مودب
پیشبینی یا معرفی جاذبههای برتر گردشگری جهان، اقدامی معمول است که اکثر سایتهای معروف مسافرتی، گردشگری و راهنمایان تور و مجلات و نشریات معتبر گردشگری با آغاز سال نو، بر اساس نظر سنجیهای خود از خوانندگان یا بر اساس تکمیل و نظر کارشناسان، انجام میدهند. اگر چه، صحت و یا نادرستی تمام این پیشنهادها امری نسبتاً محال به نظر میآید و یا به گفتهای دیگر محقق شدن آنها، الزامی نیست، اما انگیزه و اشتیاق نهفته در پس این اقدامات و مهمتر از آن معرفی نقاط، شهرها و ناشناختههای جدید، خود به اندازه کافی هیجان انگیز و به یاد ماندنی است.
شاید سفر به حتی یکی از این مناطق، پیشنیاید اما مطالعه جاذبههای هر یک از این جاذبههای ولو اندک خالی از لطف نیست. آنچه در ادامه این ایمیل میآید، پیشبینیها یا پیشنهادهایی است که به تازگی در یک سایت تخصصی راهنمایی گردشگری امریکایی به نام فرومز (Frommer's) آورده شده است که در آن میتوان اسامی جدیدی را در فهرست برترینهای گردشگری سال دید.
اگر سلامتيتون براي شما مهمه، فقط کافي است به آخرين دستاوردهاي متخصصين مرکز ملي هدايت (ارتقاي) سلامت و رفتار شناسي توکيو توجه کنيم، آنها ميگويند:
1- هرگز سيگار نکشيد و اگر ميکشيد، نيمه آخر آن را به هيچ وجه نکشيد.
2- در حمام هيچگاه مستقيما زير دوش آب گرم نفس نکشيد. کلر يک قاتل تدريجي است.
3- هنگام شارژ موبايل ابتدا شارژر را به گوشي وصل کنيد و سپس آن را به برق وصل کنيد. بهتر است موبايل خاموش باشد.
4- چاي بيشتر از يک روز مانده را اصلا ننوشيد.
5- هنگام روشن کردن کولر اتومبيل خود ابتدا به مدت حداقل 5 دقيقه پنجرهها را باز بگذاريد و در پمپ بنزينها کولر را خاموش نماييد.
6- غذاي خود را بيشتر از يک بار در مايکروفر گرم نکنيد و بعد از آن درصورت عدم استفاده دور بريزيد.
7- هنگام غذا بين هر لقمه حداقل 1 دقيقه فاصله بگذاريد و دو ساعت قبل و بعد از غذا و هنگام آن نوشيدني ننوشيد.
8- هنگام حرکت اتومبيل، پنجرهها را تماما باز نکنيد تا هوا بصورت باد وارد مجاري تنفسي نگردد.
9- لوازم آرايشي را بيشتر از 5 ساعت بر روي پوست خود باقي نگذاريد. سلولهاي پوستي نياز به تعرق و تنفس دارند. در منزل نيز تا حد امکان از لباسهاي گشاد، راحت و باز استفاده نماييد.
10- موهاي خود را بيش از يک بار در شبانه روز شانه نکنيد.مراقب ورود شوره سر (حتي بصورت نامرئي) به چشمها و مجراي تنفسي خود باشيد.
11- هنگام دويدن و راه رفتن سر خود را بالا نگهداريد.هنگام نشستن و خوابيدن بر عکس سر خود را پايين نگهداريد.
12- توجه بيش از حد به وزن، سودمند نيست.بدن انسان قادر است بصورت خودکار ميزان ورودي، جذب و ميزان دفع را تنظيم نمايد و اشتهاي طبيعي نيز متناسب با آن ميباشد.هرچه قدر دوست داريد بخوريد.
13- اگر نياز مالي نداريد، لازم نيست روزي 8 ساعت کار کنيد. بهترين تعداد ساعات کاري بين 5 الي 6 ساعت ميباشد.
14- هرگز پشت مانيتورهاي قديمي که روشن هستند قرار نگيريد. ضرر آنها از خيلي از دستگاههاي عکسبرداري بيشتر است.
15- ورزش و تحرک در ابتداي صبح نه تنها سودمند نيست بلکه خطرناک نيز هست. سعي کنيد آن را در حداقل 3 ساعت بعد از بيداري و يا عصر انجام دهيد.
16- توجه بيش از حد به امور سياسي، ورزشي و اقتصادي براي سلامت روان مضر بوده و در دراز مدت به علت عدم امکان تسلط بر کنترل آنها، باعث اختلالات رواني ميگردد.
17- معجزه جواهر آلات براي خانمها را فراموش نکنيد. حتي اگر صرفا به ديدن آنها باشد.
18- هيچگاه به پهلو نخوابيد. سعي کنيد در جهت عمود بر محور مغناطيسي زمين بخوابيد.
1. در زندگی و معاشرت با دیگران، نرم افزار باشیم نه سخت افزار.
2. در سایت زندگی، همیشه لینکِ (Mohabbat) داشته باشیم و هیچگاه برای این سایت، فیلتر نگذاریم.
3. برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی، از سه کاراکتر "ع"، "ش" و "ق" استفاده کنیم.
4. هیچگاه قفل سی دی قلب مردم را نشکنیم. که "تا توانی دلی به دست آور، دل شکستن هنر نمیباشد".
5. چنانچه در کاری شکست خوردیم آن را "shut down" نکنیم بلکه آن را "restart" کنیم.
6. برای مانیتور زندگیمان بک گراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم، نه سیاه یا دودی.
7. برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده کنیم.
8. روی کلیدهای عیب کیبورد خودمان انگشت بگذاریم، نه روی کلیدهای عیب کیبورد دیگران.
9. برای فایلهای اسرار زندگی مان پسورد (password) بگذاریم و آن را مخفی (hidden) کنیم.
10. همواره پیش از سخن گفتن، سی پی یوی فکرمان را به کار بیندازیم.
11. برای مشکلات مردم، کلیدF1 باشیم و آنان را کمک و راهنمایی (help) کنیم.
12. اگر شخصیت ما ژله ای نیست و بزرگ و والاست، این نوع شخصیت، نباید حتی به ما اجازه دهد که با هر کسی چت (Chat) کنیم و هر کسی با ما چت کند.
13. برای باغ زندگی مردم windows باشیم نه dos !!!
14. یک معادله ریاضی- رایانهای به ما میگوید: "تا به فکر ساپورت دیگران نباشیم، دیگران به فکر ساپورت ما نخواهند بود".
15. اگر از کسی بدی و کم لطفی دیدیم، کم لطفی آنرا "save" نکنیم بلکه آن را "delete" نماییم و حتی آن را از ریسایکل بین (recyclebin) قلبمان کاملا محو کنیم.
ئیس دولت امارات متحدۀ عربی و حاکم ابوظبی در جریان طرح های ساخت دو بیمارستان تازه "العین" و "المرفق" قرار گرفتند. از آنجا که ساخت این دو بیمارستان تازه سطح درمان پزشکی تخصصی و خانوادگی را در ابوظبی بالا می برد، این بیمارستان ها جایگزین بیمارستان های کنونی العین و المفرق خواهند شد. بیمارستان تازه ساز المرفق که 690 تخت خوابی بوده و مساحت آن 245 هزار متر مربع است، جایگزین بیمارستان کنونی 431 تخت خوابی المرفق خواهد شد. همچنین پارکینگ این بیمارستان گنجایش 1,300 خودرو را خواهد داشت و ساختمان تازه برای درمان بیماری های خارجی نیز از 147 اتاق و 60 اتاق معاینه تشکیل شده است.
بنا بر اعلام شرکت خدمات پزشکی ابوظبی، بیمارستان تازۀ العین نیز مجتمعی است با فضایی دوستانه که در آن امکانات نوین پزشکی ارائه می گردد. این بیمارستان 688 تخت خوابه در زمینی به مساحت 358 هزار متر مربع با 30 دپارتمان پزشکی ساخته شده و افزون بر برخورداری از نخستین واحد تخصصی درمان سکته های مغزی در کشور، دارای بخش هایی خاص در حوزه زیست پزشکی از جمله حوادث، استخوان پزشکی، و طب ورزشی است. این بیمارستان در همکاری با دانشگاه امارات، به مرکزی برای پژوهش، آموزش، و کارورزی متخصصان تبدیل خواهد شد. همانطور که در تصاویر زیر می بینید بیمارستان العین در کشور امارات، یکی از بزرگترین و شکیل ترین بیمارستان ها است که طراحی محیطی و داخلی، تجهیزات و امکانات عالی با رنگ های شاد و متنوع آن بی شباهت به هتل نیست.
رئیس دولت امارات بر افزایش سطح مراقبت های بهداشتی و پزشکی ارائه شده به شهروندان اماراتی و خارجیان مقیم این کشور، تأکید نموده است و اعلام شده که این دو بیمارستان در سال 2013 وارد عرصۀ خدمت رسانی خواهند شد. اَبوظَبی، یكی از امیرنشینهای هفتگانه و بزرگ ترین واحد امارات متحد عربی در ساحل جنوبی خلیج فارس است.
لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید
مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده.
مساعدت را ( برای کمک کردن ) دست در دُم خر زده قُوَت کرد ( زور زد ).
دُم از جای کنده آمد. فغان از صاحب خر برخاست که ” تاوان بده !”
مرد به قصد فرار به کوچه یی دوید، بن بست یافت.
خود را به خانه ایی درافکند.
زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی می شست و بار حمل داشت ( حامله بود ).
از آن هیاهو و آواز در بترسید، بار بگذاشت ( سِقط کرد ).
خانه خدا ( صاحبِ خانه ) نیز با صاحب خر هم آواز شد.
مردِ گریزان بر بام خانه دوید. راهی نیافت، از بام به کوچه ایی فروجست که در آن طبیبی خانه داشت.
جوانی پدر بیمارش را به انتظار نوبت در سایه دیوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پیر بیمار فرود آمد، چنان که بیمار در جای بمُرد.
پدر مُرده نیز به خانه خدای و صاحب خر پیوست !
مَرد، هم چنان گریزان، در سر پیچ کوچه با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و بر زمینش افکند.
پاره چوبی در چشم یهودی رفت و کورش کرد.
او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست !
مردگریزان، به ستوه از این همه، خود را به خانه قاضی افکند که ” دخیلم! “.
قاضی در آن ساعت با زن شاکیه خلوت کرده بود.
چون رازش فاش دید، چاره رسوایی را در جانبداری از او یافت و چون از حال و حکایت او آگاه شد، مدعیان را به درون خواند .
نخست از یهودی پرسید .
گفت : این مسلمان یک چشم مرا نابینا کرده است. قصاص طلب می کنم .
قاضی گفت : دَیتِ مسلمان بر یهودی نیمه بیش نیست.
باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا کند تا بتوان از او یک چشم برکند !
و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید، به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد !
جوانِ پدر مرده را پیش خواند .
گفت : این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد، هلاکش کرده است.
به طلب قصاص او آمده ام.
قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است، و ارزش حیات بیمار نیمی از ارزش شخص سالم است.
حکم عادلانه این است که پدر او را زیر همان دیوار بنشانیم و تو بر او فرود آیی، چنان که یک نیمه جانش را بستانی !
و جوانک را نیز که صلاح در گذشت دیده بود، به تأدیه سی دینار جریمه شکایت بی مورد محکوم کرد !
چون نوبت به شوی آن زن رسید که از وحشت بار افکنده بود، گفت : قصاص شرعاً هنگامی جایز است که راهِ جبران مافات بسته باشد.
حالی می توان آن زن را به حلال در فراش ( عقد ازدواج ) این مرد کرد تا کودکِ از دست رفته را جبران کند. طلاق را آماده باش !
مردک فغان برآورد و با قاضی جدال می کرد، که ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دوید .
قاضی آواز داد : هی ! بایست که اکنون نوبت توست !
صاحب خر هم چنان که می دوید فریاد کرد :مرا شکایتی نیست.
محکم کاری را، به آوردن مردانی می روم که شهادت دهند خر مرا از کره گی دُم نبوده است